مدافعان حرم

مدافعان حرم السیدة زینب س

مدافعان حرم

مدافعان حرم السیدة زینب س

مدافعان حرم

مدافعان حرم السیدة زینب س

موضوعات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «محاصره شهرهای نبل و الزهرا» ثبت شده است

 این کابوس واقعی است؛ از شیعیانی که به علف خواری عادت کردند تا ربوده شدن 63 زن و کودک شیعه سوری

مدتی پیش گزارشی در مورد دو شهر محاصره شده شیعه نشین به نام های نبل و الزهرا در سوریه شد، مردم این دو شهر که از 730 روز پیش تاکنون هم تحت محاصره شورشیان مخالف دولت سوریه قرار دارند، تنها به جرم شیعه بودن که نزد تکفیری ها گناهی نابخشودنی است، تحت مجازات قرار دارند و از کوچکترین نیازها و حقوق ابتدایی خود محروم هستند.

اسناد موجود از این دو منطقه که از طریق ترکیه به دست آمده، نشان می دهد این نقطه فراموش شده مصیبت های زیادی را در این مدت به خود دیده است. هادی یکی از ساکنان این منطقه است که موفق شده به خارج از آن فرار کند. وی می گوید که بعد از سقوط حلب و تسلط ارتش آزاد بر مسیر غازی عنتاب دو شهر نبل الزهرا به انگیزه های فرقه ای محاصره شد.

هادی ادامه می دهد: در ابتدا مشکل مردم بر سر پیدا کردن نان بود، اما بعدها تقریبا تمام کالاها کمیاب شدند. دیگر پیدا کردن نان برای خود و خانواده در این شهر آسان نبود و ما موارد زیادی از مرگ کودکان به علت سوء تغذیه را در آن زمان ثبت کرده ایم.

هادی می افزاید: بعد از سه ماه از آغاز محاصره گذرگاهی از منطقه  عفرین به بیرون باز شد و قاچاق مواد غذایی به این دو منطقه شیعه نشین از طریق یک مسیر خاکی آغاز شد، بسیاری از مردم این شهرها با به خطر انداختن جان خود برای آوردن غذا از این مسیر اقدام می کردند، البته این اقدام خطرات زیادی برای شیعیان نبل و الزهرا داشت.

بنا به شهادت اهالی منطقه این اوضاع زیاد طول نکشید و ائتلاف کردهای شمال سوریه با ارتش آزاد باعث بسته شدن تنها گذرگاه قاچاق اهالی شد و محاصره این دو شهر کامل شد. مدتی بعد دولت سوریه روابط خود را با کردها بهتر کرد و این موضوع تاثیر مثبتی بر ساکنان نبل و الزهرا داشت. با آغاز درگیری ها بین کردها و ارتش آزاد در حی الاشرفیه بار دیگر گذرگاه قاچاق باز شد و مردم از آن به عنوان تنها مأمن جلب مواد غذایی البته با قیمت های بسیار بالا استفاده می کردند. البته میزان بسیار کمی از مواد غذایی وارد شهرها می شد و جوابگوی نیازهای بالای ساکنان این دو منطقه نبود.

هادی وجود عناصر حزب الله لبنان در این دو منطقه را تکذیب کرده و در عین حال تاکید کرد که تایید این گروه نمی تواند به عنوان اتهامی مطرح باشد که مستوجب قتل است. وی در عین حال تاکید کرد که مردم این شهر کمیته های مردمی را شکل داده اند تا در صورت یورش عناصر مسلح به شهرها از شهر خود دفاع کنند.

ام راغب از دیگر اهالی است شهر است که در گفتگو با العهد مصیبت های محاصره را بیان می کند: محاصره بیشتر و بیشتر می شد و ما کم کم به خوردن علف های خودرو روی می آوردیم. کودکان ما از گرسنگی می مردند. نوه خود من در برابر دیدگانم جان داد. وی یک ماه  اندی با گرسنگی مبارزه کرد، اما جسم وی که تنها 11 ماه داشت، بیش از این تاب گرسنگی را نیاورد و از بین رفت.

وی در حالی که اشک چشمان خود را پاک می کند و لبخند می زند: می گوید: ما او را به یمن سید الشهدا شهید به حساب می آوریم.

با وجود اینکه مردم این شهر علم آموزی را از اولویت های خود خارج کرده اند، اما همچنان با همت گروهی از جوانان مراحل تحصیل آنها در مدارس و دانشگاه ها هموار بود تا اینکه شش ماه پیش بالگردی که اساتید دانشگاه را به این شهر منتقل می کرد، منهدم شد و تمامی اساتید داخل بالگرد کشته شدند و به این ترتیب دانشگاه ها نیز بسته شد.

با افزایش روند جنگ فشارها بر اهالی نیز بیشتر شد. "ربیع" جوان 17 ساله از اهالی این شهر از مصیبتی سخن به میان می آورد که بر سر 63 نفر از زنان این شهر روی داده است: اگر آنها شهید شوند، بر سر قبر آنها می رویم و هر صبح برای آنها فاتحه می خوانیم، اما الان نمی دانیم سرنوشت آنها چه شده است.

وی از داستان ربوده شدن گاه و بی گاه اهالی این شهر که تازه ترین آنها ربوده شدن 63 زن و کودک است، خبر می دهد و می گوید عناصر ارتش آزاد آنها را با اتوبوس هایشان ربوده و به مناطق تحت سیطره خود برده اند.

ابو محمد می گوید: اگر از گرسنگی نمیریم از خمپاره ها و مسلسل هایی که شلیک می شود، کشته می شویم. صحنه های مرگ و کشتار برای ما اینجا عجیب نیست، ما روزانه با افرادی که در اثر سقوط خمپاره ها کشته شده اند، مواجه می شویم. در حالی که بیشتر آنها کودکان هستند و بر اثر سقوط خمپاره بر منازل مسکونی از بین رفته اند.

ابو محمد می گوید: ما سالها پیش با همسایگان خود که اهل تسنن بودند، دراین منطقه زندگی می کردیم تا اینکه حوادث سوریه آغاز شد، اوضاع به این بدی نبود تا اینکه عناصر جبهه النصره و دولت اسلامی عراق و شام (داعش) آمدند و فتوای محاصره ما را دادند.

وی تاکید کرد که فریاد کودکان و زاریهای زنان، نغمه های مرگ است که هر صبح در کوچه های این شهر سر داده می شود. این در حالی است که همواره عناصر مسلح نیز سعی دارند وارد این دو شهر شوند.