چرا اسرائیلیها از جنگ با نصرالله میترسند؟
- سه شنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۳۴ ب.ظ
این روزها در سایه تحولات سوریه، مقامات صهیونیستی کمتر از تهدیدهای مستقیم علیه لبنان استفاده میکنند، اما همانطور که دبیرکل حزبالله لبنان تاکید کرد، این رژیم به دنبال بهانه ای برای باز کردن جبههای علیه حزبالله لبنان است، مقامات اسرائیلی نیز این روزها در سخنرانیها و مقالات متعدد خود از سناریوی جنگی علیه لبنان سخن میگویند.
این افراد از موشه یعلون وزیر جنگ اسرائیل گرفته تا بنی گانتس رئیس ستاد ارتش و افیف کوخاوی رئیس شعبه اطلاعات ارتش تا فرماندهان یگانها و گردانها، همگی از ماهیت خطراتی سخن می گویند که اسرائیل را تهدید میکند. سران این رژیم با عوامفریبی از تهدیدات حزبالله لبنان علیه اسرائیل سخن میگویند، این در حالی است که نگرانی واقعی آنها از تغییر موازنههای بازدارنده نظامی به دست حزب الله است که دیگر اجازه حمله این رژیم به لبنان و حتی سوریه و تجاوزطلبیهای این رژیم را نخواهد داد.
مواضع اسرائیلیها در این راستا در گوشه و کنار سخنرانیهای آنها آشکار است، گزارشهای اطلاعاتی اسرائیلی نشان می دهد که در حال حاضر 170 هزار موشک به سمت تمام مناطق اسرائیل نشانه گرفته است که 100 هزار موشک از این تعداد در دست حزبالله لبنان است.
انتشار این اخبار و گزارشها گرچه بنا به عوامل داخلی از جمله توجیه افکار عمومی صهیونیستها برای افزایش بودجههای نظامی در اوضاع وخیم اقتصادی این رژیم و جلب توجه و ترحم آمریکا و سایر هم پیمانان اروپایی این رژیم دنبال می شود، اما در اصل بخشی از واقعیتهای معادله نظامی منطقه است که بر اساس آن دیگر صهیونیستها اجازه تکروی های نظامی در منطقه را نخواهند داشت.
افیف کوخاوی رئیس بخش اطلاعات نظامی اسرائیل در سخنانی در مرکز امنیت داخلی رژیم صهیونیستی در اظهاراتی بیسابقه تاکید کرد که قدرت نظامی حزبالله لبنان یک واقعیت است که نمیتوان جلوی آن را گرفت و چالش کنونی در برابر اسرائیل نیز به اصل موجودیت این قدرت باز نمی گردد، بلکه در راستای ممانعت از استفاده از این قدرت و تاثیرات آن است.
این سخن را می توان اولین اعتراف رسمی رژیم صهیونیستی به ناتوانی این رژیم در حذف مقاومت اسلامی لبنان یا تقابل با آن خواند. به عبارت دیگر اسرائیل در حال حاضر از نابودی یا تقابل با حزبالله لبنان مأیوس شده و به دنبال راهی است تا این حزب را به فرسایش بکشاند. این نشان دهنده شکست سیاستهای امنیتی اسرائیل از سال 2006 تاکنون است. چرا که صهیونیستها در آن زمان مدعی بودند حزبالله هرگز نخواهد توانست توان تسلیحاتی خود را بعد از جنگ بهبود بخشد و به روزهای قبل باز گردد.
آنچه از توان تسلیحاتی حزبالله لبنان در حال حاضر مطرح است، کاملا مغایر با خواستههای اسرائیلی است، از معادله های نظامی دبیرکل حزبالله لبنان و برخی مواضع و گزارشهای صهیونیستها این گونه بر میآید که توان موشکی حزبالله لبنان از دو بُعد توسعه قابل ملاحظهای یافته است، اول اینکه برد موشک های این حزب به تمام نقاط سرزمینهای اشغالی میرسد و دقت آنها نیز در برخورد با هدفها بهبود قابل ملاحظهای یافته و دوم اینکه توان تخریبی آنها نیز چندین برابر شده است.
در همین راستا مقامات اسرائیلی این روزها برای توجیه حمله احتمالی خود به لبنان از اصطلاح "سلاحهای توازن شکن" استفاده میکنند. آنها مدعی هستند مانع از انتقال این سلاحها به لبنان و حزبالله میشوند. البته تحلیلگران مسایل راهبردی و نظامی اعتقاد دارند این ادعا تنها برای توجیه حمله احتمالی به لبنان است، البته رژیم اسرائیل با وجود این ادعاها وقتی سلاحهایی که پیشتر آنها را موازنه شکن میخواند، در دست حزبالله لبنان می بیند، برای تقویت روحیه تبلیغاتی ارتش و افکار عمومی خود مدعی می شود که اصطلاح سلاح های توازن شکن یک مفهوم متغیر است و بر اساس تجهیزات دو طرف جنگ تغییر می کند.
نظریه سازی متعدد تلآویو در توجیه شکست برابر حزبالله
غازی ایزنکوت فرمانده وقت جبهه شمالی در ارتش اسرائیل در سال 2008 در مصاحبهای نظریه موسوم به ضاحیه بیروت را مطرح کرده و گفت که اسرائیل مقرر کرده در صورت بروز هر جنگی، اهالی منطقه ای که از آن یک موشک به سمت اسرائیل شلیک شود، هدف حملات سنگین موشکی قرار گیرند.
سرکردگان رژیم صهیونیستی همچنین در ماههای اخیر تهدیدات جدیدی شامل تخریب تمامی تاسیسات و زیرساخت های لبنان در صورت بروز جنگ را مطرح کرده اند.
سناریوی وحشیانه صهیونیستها البته با معادله های حزبالله در مورد حملات موشکی به هر نقطه از اسرائیل از جمله تاسیسات هستهای دیمونا و بندر حیفا و محاصره زمینی و دریایی این رژیم عملا از عرصه خارج شد. این عوامل باعث شد تا رویکرد تجاوزطلبانه اسرائیل در ماههای اخیر به نظریه موسوم به "تقابل بین جنگها" تبدیل شود، در این رویکرد اسرائیل سعی می کند تا حد ممکن از بروز جنگ با طرف لبنانی پرهیز کند.
این تغییر رویکرد البته تصادفی یا از روی ترحم نبود، بلکه به علت اطلاعات قاطعی است که از آمادگی بالای طرف لبنانی به دست عناصر جاسوسی اسرائیل رسیده است، مراکز اطلاعاتی اسرائیل به خوبی میدانند که حزب الله قدرت تخریب دقیق و بالایی دارد و میتواند هر نقطه ای در اسرائیل را هدف قرار دهد. این موضوع در کنگرههای امنیتی متعدد در اسرائیل مورد تاکید قرار گرفته است.
به این ترتیب میتوان گفت معادله دبیرکل حزبالله لبنان در تخریب برابر اهداف اسرائیل در واکنش به حملات اسرائیلیها بود که تئوری ضاحیه را از ذهن سران صهیونیست پاک کرد، چرا که میدانند در صورت حمله به اهداف غیرنظامی، حزبالله نیز همین کار را خواهد کرد و این روند هزینههای جبران ناپذیری برای این رژیم دارد. بنابراین نظریه تقابل بین جنگها که از یک سال پیش از سوی سران اسرائیل دنبال میشود، نتیجه شکست تهدیدات اسرائیل و ترس آنها از موازنه بازدارنده مقاومت لبنان است.
یعقوب عمیدرور مشاور سابق امنیت داخلی اسرائیل که از افراط گرایان راستگرای اسرائیل است و به تازگی از سمت خود کنار رفته، در سخنانی در مرکز مطالعات امنیت داخلی اسرائیل این طرح را اینگونه تشریح میکند: تصمیم سازان اسرائیل به دنبال جنگ جدید نیستند، آنها می دانند که اقدام عاقلانه این است که تا حد ممکن مانع از بروز جنگ جدید شوند.
عوزی رابی نظریه پرداز برنامه موشکی اسرائیل نیز در تشریح سناریوی جنگ آینده دلایل خودداری اسرائیل از جنگ جدید را برشمرده و با نشان دادن تصویری شبیهسازی شده از برخورد موشک با بندر اشدود در سرزمینهای اشغالی میگوید: این تصویر اشدود است که نشان میدهد این بندر با یک موشک از نسل دوم هدف قرار گرفته است، حال باید تصور کرد چه اتفاقی می افتد اگر دهها موشک با کلاهک انفجاری نیم تنی در بندر اشدود سقوط کند.
البته این سناریوها مربوط به موشک های نسل سومی گراد نیست.[حجم ویرانگریهای این موشک بیشتر از موشک های سابق است.] حال اگر این موشک ها بر تلآویو فرود آید باید تصور کرد حجم ویرانیهای آن تا چه اندازه خواهد بود. مشخص است که در صورت فرود موشک گراد بر وزارت جنگ اسرائیل چه اوضاعی برای اسرائیل ایجاد خواهد شد.
دستاویز تبلیغاتی پوشالی اسرائیل علیه موشکهای حزبالله
مهم ترین خط تبلیغاتی که سران رژیم صهیونیستی در تقابل با حملات موشکی احتمالی حزبالله لبنان آن را دنبال می کنند، تکیه روی سامانههای ضد موشکی است که عمدتا اسرائیل با کمک آمریکا به آن دست یافته است.
مهم ترین این سامانه ها، سامانه گنبد آهنین است، مقامات اسرائیلی مدعی هستند که این سامانه برای مقابله با موشکهای کوتاه برد مانند کاتیوشا یا گراد مناسب است، اما گزارشهای اطلاعاتی و واقعیتهای میدانی بویژه در جنگ 8 روزه اخیر رژیم صهیونیستی با نوار غزه پوشالی بودن این سامانه موشکی را به دنیا ثابت کرد.
مشکل دیگری که در صورت سالم بودن این سامانهها پیش روی مقامات تلآویو قرار دارد، این است که رژیم صهیونیستی باید بین حمایت از شهروندان و حمایت از تاسیسات زیربنایی اسرائیل یکی را انتخاب کند. چرا که حجم سامانههای گنبد آهنین محدود است و نمیتواند تمامی سرزمین های اشغالی را پوشش دهد، از سوی دیگر با وجود پوشش کامل نیز قادر به انهدام صدها موشک همزمان که از سوی حزبالله یا سایر جبههها به سمت سرزمینهای اشغالی شلیک میشود، نیست.
از سوی دیگر سامانههای موشکی ویژه موشکهای دوربرد اسرائیل از جمله عصای سحرآمیز که مخصوص رهگیری موشکهای میان برد است، عملیاتی نشده و هنوز در مراحل آزمایشی قرار دارد، در عین حال در صورت موفقیت این سامانه نیز مشکلاتی که برای سامانه گنبد آهنین برشمردیم برای این سامانه نیز قابل تصور است.
آنچه گفته شد ثابت می کند اظهارات اخیر سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان مبتنی بر واقعیتهای میدانی است که آنچه باعث ترس صهیونیستها و بازدارندگی آنها شده، توان بالای مبارزاتی و تسلیحاتی مقاومت لبنان است.
البته این برداشت و این اظهارات همانطور که سید مقاومت تشریح کرد، شبح جنگ را از لبنان دور نمیکند، چرا که اسرائیل به خوبی به این نکته واقف است که از دست دادن زمان در تقابل با حزبالله باعث افزایش قدرت این حزب شده و هضم این معضل برای آنها دشوارتر خواهد بود.
- ۹۲/۱۱/۲۹
آمین