در حالی که تحولات اخیر در منطقه و جهان در کنار دیپلماسی فعال ایران، باعث شده که خطر جعلی ایرانهراسی به تدریج رنگ ببازد، خطر واقعی افراطگرایی و خشونتطلبی برای منطقه و جهان، خود را بیش از پیش نمایان ساخته است.
عدم حضور فعال ایران در مجامع جهانی، این فرصت را فراهم کرده بود که برخی کشورهای جهان و منطقه با ترسیم خطر جعلی ایرانهراسی، خط افراطگرایی و خشونت را که خود مروج آن بودند، از چشمها و اذهان جهانیان دور نگه دارند؛ اما تعاملات اخیر ایران در عرصه بیناللمل، آنان را ناگزیر کرده که به دلیل برخورد با موفقیتهای بینالمللی ایران، ماهیت افراطگری و خشونتگرایی خود را به قصد انتقام نمایان کنند. ترورها و بمبگذاریهای اخیر در عراق، سوریه و لبنان که همگی با کمک جریان وهابیت حاکم بر عربستان سعودی انجام شده، نمونهای از این موارد به شمار میآیند.
در همین راستا، یکی از منابع اطلاعاتی ما خبر دادهاند که جریانات وهابی سعودی به تازگی در یک اقدام هماهنگ با جریانات وهابی در پاکستان، شمار چشمگیری از تروریستهای وهابی را به ایران فرستادهاند تا با ورود به مجالس اهل بیت، عملیات تروریستی خود را انجام دهند.
بر پایه این گزارش جریانات وهابی با این توجیه که در مراسم اهل بیت در ایران، به اعتقادات آنان توهین میشود، درصددند که علاوه بر ایجاد ترس و وحشت در میان دوستداران اهل بیت، کار همیشگی خود در ایجاد تفرقه میان شیعه و اهل تسنن را نیز وسعت بخشند. به همین دلیل، هماکنون آنان چند مداح و ذاکر اهل بیت را هدف خود گرفتهاند و برنامههایی برای اعزام تروریست و انجام اعمال تروریستی علیه آنان سازماندهی کردهاند.
این گزارش میافزاید، به نظر میرسد هر چه تعاملات ایران در منطقه و محیط بینالملل فزونی گیرد و منطقه و جهان خود را از خطر خود ساخته ایران هراسی جدا کند، بیش از پیش خطر واقعی افراطگرایی و خشونتورزی را در منطقه ـ که سعودیها عامل اصلی آن هستند ـ حس خواهد کرد و لابد چارهای نخواهد داشت که دیگر چشم بر این افراطگراییها نبندند و به فکر مقابله با آن باشند.
اگر افراطگرایان منطقهای و تروریستهای وهابی، این روزها برای برهم زدن مجالس اهل بیت و در حقیقت ایجاد نزاع میان شیعه و سنی و بهرهبرداری از این موضوعات، دست به کار شدهاند و مداحان ایرانی را هدف قرار گرفتهاند، فردا و فرداهای دیگر برنامههای دیگری برای رسیدن به اهداف خود پیاده خواهند کرد و همه این مسائل هشیاری جدی ایرانیان را میطلبد.
نعمت بزرگ "عقل" که در بیان پیامبر اکرم از آن به موهبتی که راه بندگی خدا و به دست آوردن جواز ورود به بهشت (سعادت دنیا و آخرت) را هموار می کند یاد شده، امروز در جهان اسلام مهجور است و از آن به درستی استفاده نمی شود. برادرکشی در میان مسلمانان رواج دارد و رفتارهای ناشایست گروه های افراطی در کشورهای اسلامی، چهره ای غیرواقعی از اسلام ترسیم می کند که افکار عمومی جهان را نسبت این دین پاک بدبین می نماید.
با اینکه دین اسلام دین رحمت و رأفت است و از خدا در کتاب آسمانی خود قرآن، صدها بار با صفات رحمان و رحیم و غفور و ودود یاد می کند و پیامبر اسلام در همین کتاب به خاطر داشتن "خلق عظیم" مورد ستایش و تحسین قرار می گیرد، امروز به دلیل رفتار غیراسلامی عده ای از مسلمانان با همدیگر، به خشونت متهم می شود. این وضعیت را بزرگان جهان اسلام نباید تحمل نمایند و هرچه زودتر باید راهی برای پاسخ دادن به این اتهامات و نشان دادن چهره واقعی اسلام پیدا کنند.
این وضعیت نامتجانس با هویت اسلامی، برای مخالفان و فرصت طلبان این مجال را فراهم ساخته که خود را طرفدار حقوق بشر جا بزنند و مسلمانان را ضد حقوق بشر معرفی کنند. آنها حتی به متهم ساختن مسلمانان اکتفا نمی کنند و درصدد هستند خود اسلام را به ضدیت با حقوق بشر متهم نمایند در حالی که پرونده گذشته و حال خود آنها مالامال از پایمال کردن موازین انسانی و ضدیت با ابتدائی ترین حقوق ملت ها به ویژه ملت های مسلمان است. اگر به جنایات صهیونیست ها علیه ملت مظلوم فلسطین که با حمایت آمریکا و دولت های استعمارگر اروپائی صورت می گیرد بنگرید، اگر به اشغال عراق و افغانستان توسط آمریکا و متحدان اروپائی واشنگتن توجه کنید و اگر در طراحی جنگ خانگی در سوریه توسط آمریکا و انگلیس و فرانسه که با حمایت های سیاسی و نظامی آنها توسط تروریست های تکفیری و سلفی و القاعده اجرا می شود اندیشه کنید، به این نتیجه خواهید رسید که استعمارگران و اشغالگران اروپائی و آمریکائی بیشترین جنایات را علیه مسلمانان مرتکب شده اند و می شوند و در عین حال خود را مدافع حقوق بشر جا می زنند و مسلمانان را ناقضان حقوق بشر می دانند. پرونده زندان های گوانتانامو، بگرام، ابوغریب و زندان های متعدد اروپا که توسط آمریکا اداره می شود را جداگانه باید بررسی کرد و بر پرونده اینهمه جنایات دولت های غربی افزود و همه آنها را به حساب ضدیت غربی ها با حقوق بشر گذاشت.
علاوه بر جهان اسلام، جنایات دولت های غربی در زمینه رفتارشان با ملت های آمریکای جنوبی، آفریقا، آسیای جنوب شرقی و استرالیا نیز پرونده های جداگانه ای هستند که باید به تفصیل توضیح داده شوند و به حساب آمریکا و دولت های اروپائی همدست آمریکا گذاشته شوند.
بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی، جنگ طولانی ویتنام با آن همه جنایت که آمریکا در آن کشور مرتکب شد و کودتاها و جنگ افروزی های پیاپی که قدرت های غربی در آمریکای لاتین و آفریقا به راه انداخته اند و می اندازند، فقط برگ هائی از پرونده های قطور ضد حقوق بشر آنهاست. افشاگری های اخیر درباره شنودهای تلفنی و انواع جاسوسی های آمریکا حتی علیه خود مردم آمریکا و دولت های اروپائی متحد آمریکا نیز که اخیراً به رسوائی بزرگی برای دولتمردان آمریکائی تبدیل شده، برگ های دیگری هستند که باید به پرونده ضد حقوق بشری آمریکا افزوده شوند.
این مجموعه بزرگ را به این دلیل مطرح نکرده ایم که چهره ضدانسانی سران آمریکا و متحدان اروپائی آنها را معرفی نمائیم، بلکه می خواهیم با یادآوری این جنایات، به واقعیت تلخ بی عملی مجموعه جهان اسلام اشاره کنیم که حتی در اینجا هم گروه های منحرف و تروریست ها آلت دست دولت های غربی هستند و با طرح و برنامه آنها و حمایت های سیاسی و نظامی آنها مرتکب چنین جنایاتی می شوند و با این حال جنایات را به نام اسلام و در پرونده مسلمانان ثبت و ضبط می کنند. این، ظلم مضاعف به اسلام و مسلمانان است به ویژه آنکه علیرغم این واقعیت های آشکار پیدا بودن دست های دولتمردان غربی در تمام جنایت هائی که در جهان اسلام رخ می دهد، باز هم آنها خود را طلبکار و مسلمانان را بدهکار قلمداد می کنند!
درست در همین نقطه است که باید بزرگان جهان اسلام به ابتکار عمل روی آورند و راه را بر ادامه این تزویر تاریخی ببندند. اختلافات کشورهای اسلامی با همدیگر، دست نشانده بودن عده ای از سران کشورهای اسلامی، نفوذ فساد در عده ای دیگر از سران دولت های حاکم بر مسلمانان و بی عملی افراد صاحب نفوذ در جهان اسلام، زمینه را برای طلبکاری های غرب فراهم ساخته است. این شرایط ظالمانه را می توان تغییر داد به شرط آنکه بزرگان جهان اسلام از دخالت بی عملی و انفعالی خارج شوند و با ابتکار عمل و برنامه ای جدی به صحنه بیایند. ملت های مسلمان، علاوه بر امکانات زیادی که در اختیار دارند، آمادگی روحی مناسبی نیز برای همراهی با رهبرانی که درصدد کوتاه کردن دست خائنان و اشغالگران و مداخله جویان از جهان اسلام برآیند دارند. آیا در ایام سالگرد میلاد پیامبر اکرم اسلام که ملت های مسلمان این واقعه بزرگ را جشن می گیرند، بزرگان جهان اسلام درصدد تدوین برنامه ای عملی برای تغییر شرایط نکبت بار کنونی برخواهند آمد؟