به گزارش خبرگزاری مدافعون ـ "مایکل اوبرایان"، نویسنده کتاب مذکور خود یکی از اعضای سابق در دولت جورج بوش، رئیس جمهوری سابق آمریکا و مقاطعه کار وقت در وزارت دفاع آمریکا بود.
وی با اشاره به حملات مجدد و رو به رشد شبهنظامیان القاعده در عراق میگوید که بسیاری از ناکامیها و شکستها در عراق از برنامهریزی ضعیف، اجرای نامناسب و فقدان تعهدات برای گسترش منابع در برقراری ثبات واقعی در عراق سرچشمه میگیرد.
البته این نویسنده آمریکایی گفت که دلیل اصلی به سرقت رفتن این تسلیحات را نمیداند.
وی در ادامه گفت: ما تا چند سال قبل در عراق بودیم تا به آنها آموزش بدهیم. بعدا تسلیحات را برای استفاده نیروهای دولتی در این کشور باقی گذاشتیم اما آنها نمیتوانند از این تسلیحات حفاظت کنند. احتمالا سربازان و افسران مسئول انبارهای تجهیزات و تسلیحات رشوه دریافت کرده و یا به دست القاعده کشته شدند و این تسلیحات به دست شبه نظامیان القاعده افتاده است. علت آن هم عدم حضور نیروهای آمریکایی است. ما درباره پهپادهایی خواندهایم که به عراق منتقل شدند اما آیا عراقیها چگونگی استفاده از آنها را میدانند. تمامی این تجهیزات آمریکایی هستند اما هیچ نیروی آمریکایی در عراق نیست که آنها را به راه بیندازد و از این تجهیزات استفاده کند.
درگیری های یک هفته اخیر میان گروه های مسلح در سوریه که تا کنون صدها به کشته و زخمی در برداشته است ثابت کرد که خشونت بخشی جدایی ناپذیر از تفکر تکفیری است که دامن خود را نیز فرا می گیرد.
"دولت اسلامی عراق و شام" که با اختصار تحت عنوان "داعش" شناخته می شود امتداد جریان القاعده عراق در سوریه است که با آغاز درگیری مسلحانه در این کشور عملاً وارد معادلات میدانی شد.
ابوبکر البغدادی رهبر القاعده عراق در سال 2011، ابومحمد الجولانی را به عنوان فرمانده القاعده در سوریه تعیین می کند. الجولانی که سابقا معلم عربی بود و به اتهام وابستگی به القاعده توسط نیروهای امریکا در زندان بوکا بازداشت شده بود پس از آزادی در سال 2008 فعالیت های جهادی خویش را به همراه البغدادی ادامه می دهد.
الجولانی پس از ورود به سوریه پس از مدتی از اطاعت از ابوبکر البغدادی سرباز می زند و در اواخر ژانویه 2012، "جبهه النصره" را تشکیل می دهد که این اقدام وی با مخالفت ابوبکر البغدادی رهبر داعش مواجه می شود.
انشقاق جبهه النصره و داعش که هر دو وابسته به القاعده محسوب می شود با تایید ایمن الظواهری رهبر جریان القاعده همراه می گردد.
پس از اعلامیه الظواهری برخی از عناصر داعش به عراق بازگشتند، برخی به النصره پیوستند و بخش بزرگی از "جهادیون مهاجر" مانند مجاهدین چچنی از داعش جدا شدند و تحت نظارت استخبارات سعودی، "جیش المجاهدین یا مهاجرین" را تشکیل دادند.
در سایه ضعف روزافزون "ارتش آزاد" سوریه و عدم توانایی گروه های وابسته به این ارتش در مقابله با ارتش سوریه و حزب الله ، به ویژه پس از معرکه القصیر در بهار 2013، که منجر به جدایی های گسترده در ارتش آزاد شد، دو اتفاق مهم در جبهه مخالفین مسلح رخ داد:
نخست افزایش قدرت و نفوذ میدانی داعش و جبهه النصره وابسته به القاعده بویژه در شرق و شمال سوریه و انحلال تدریجی ارتش آزاد و تشکیل جبهه اسلامی متشکل از گروه های جدا شده از ارتش آزاد بود.
این جبهه به فرماندهی "زهران علوش" که سابقاً فرماندهی لواء الاسلام در مناطق دوما و غوطه شرقی را بر عهده داشت با حمایت استخبارات عربستان سعودی توانست نفوذ گسترده ای در شمال، غرب و جنوب سوریه بدست آورد. درگیری های اخیر ارتش سوریه در منطقه القلمون و ریف دمشق با این گروه در جریان است.
جیش الاسلام پس از تاسیس با صدور بیانیه ای اعلام کرد که مرجعیت ستاد مشترک ارتش آزاد به فرماندهی سرهنگ منشق سلیم ادریس را نمی پذیرد؛ ستادی که بطور مستقیم تحت نفوذ سازمان های استخباراتی قطر، ترکیه و کشورهای غربی قرار دارد.
تحولات میدانی در سوریه در یک هفته اخیر با اعلان جنگ جبهه اسلامی، جیش المجاهدین و جبهه الثوار سوریا (بازماندگان ارتش آزاد) علیه داعش وارد مرحله جدیدی شد.
آخرین خبرها از این درگیری حاکی از این است که داعش جبهه های شش گانه خویش در حلب را تخلیه کرده است و اکنون درگیری در حاشیه شمالی و شرقی حلب بین داعش و جیش المجاهدین، جبهه ثوار و جبهه اسلامی در جریان است. نتیجه درگیری بین این گروه ها بیش از 700 کشته و صدها زخمی از طرفین است.
جبهه النصره نیز که در ابتدا اعلام بی طرفی کرده بود و در ظاهر دعوت به آشتی می کرد در الرقه در شرق سوریه وارد جنگ با داعش شده است.
استان های شرقی دیر الزور و الرقه با توجه به همجواری با عراق مناطق اصلی نفوذ داعش به شمار می روند و به نظر می رسد سناریوی حذف داعش در این مناطق با کندی به پیش برود.
آخرین خبرها از الرقه حاکی از درگیری شدید میان داعش و جبهه النصره است که پس از ورود نیروها و تجهیزات کمکی از دیرالزور به الرقه، پیشروی جبهه النصره در این شهر متوقف شده است.
چگونه می توان سناریوی حذف داعش را در سوریه تحلیل کرد با توجه به اینکه این سناریو با عملیات گسترده ارتش عراق علیه داعش در استان الانبار عراق، که دارای 300 کیلومتر مرز مشترک با سوریه است، همراه شده است.
طبیعی است که ارتش سوریه یکی از طرف های اصلی برنده درگیری میان گروه های مسلح است. با این حال ارتش سوریه منتظر است تا زمان و مکان مناسب برای استفاده از این درگیری ها را انتخاب کند.
سناریوی حذف داعش در سوریه با هدایت مستقیم، استخبارات عربستان سعودی در حال اجرا است. بندر بن سلطان به دنبال این است که رعایت کامل گروه های مسلح را در جنگ با ارتش سوریه و حزب الله را از آن خود کند و استخبارات قطر و ترکیه را از معادله بیرون کند.
در این میان فرقی میان جبهه النصره وابسته به القاعده یا جیش الاسلام وجود ندارد. "مجاهدین مهاجر" نیز همینطور. هر گروهی که هم راستا با طرح استخبارات سعودی است "اهلا و سهلا" و سایرین "الله معک"!
آمریکایی ها نیز از این طرح حمایت می کنند. برای آنها فرقی نمی کند که گروه های مسلح وابسته به القاعده باشند یا جیش الاسلام. آنها به خوبی می دانند که منبع فکری همه این گروه ها یکسان است. همگی آنها وابسته به جریان تکفیری است. برای آمریکایی ها آنچه مهم است مدیریت یکپارچه این جریان ها توسط یک سازمان استخباراتی است و نه مجموعه ای از سازمان ها که ناکامی آن به اثبات رسید.
در عراق نیز چراغ سبز امریکایی برای برخورد مالکی و ارایه کمک های تسلیحاتی برای برخورد با داعش نیز در همین راستا قابل ارزیابی است. چرا که تا زمانی که داعش در عراق قدرتمند باشد در سوریه نیز امتداد خواهد داشت.
با این حال یک مساله هنوز در میان عربستان و امریکا حل نشده است و آن شروط مشارکت ائتلاف مخالفین سوریه در اجلاس ژنو 2 است که قرار است تا چند روز دیگر برگزار شود.
عربستانی ها به خوبی می دانند که این مذاکرات منجر به کناره گیری اسد نخواهد شد. از سوی دیگر بندر بن سلطان به دنبال تصفیه اعضای ائتلاف از عناصر وابسته به ترکیه و قطر است که عمدتا یا دارای گرایشات اخوانی هستند و یا اساسا به عنوان عناصر سازمان های امنیتی ترکیه، قطر و ... هستند.
سناریوی حذف داعش به دنبال روی کار آوردن فرماندهی یکپارچه نظامی در سوریه است که تغییرات سیاسی مورد دلخواه استخبارات سعودی را در ائتلاف، تحمیل نماید.
نفوذ روزافزون استخبارات عربستان سعودی در معادلات میدانی با هماهنگی کامل با سیا و موساد به پیش می رود. در حال حاضر فرماندهی میدان نبرد در سوریه در اتاق عملیاتی مشترک سعودی-اسراییلی و امریکایی در اردن به پیش می رود. هر چند اولین عملیات این فرماندهی مشترک در الغوطه شرقی علیه ارتش سوریه و حزب الله به نتیجه نرسید اما شواهد میدانی نشان می دهد که با آغاز عملیات الغوطه کلیه ارتباطات واحدهای ارتش سوریه و حزب الله در این منطقه قطع شده بود که منبع سیگنال های تخریبی، از سوی اسراییل بود.
بررسی شواهد سیاسی و نظامی و نیز رویکرد تحولات نشان می دهد که با وجود اینکه راه حل بحران سوریه سیاسی است اما راه حل این بحران در میدان نبرد تعیین می شود؛ میدان نبردی که یک سوی آن، ارتش سوریه و حزب الله است و طرف دیگر گروه های تکفیری مسلح وابسته به استخبارات عربستان سعودی. به این ترتیب جنگ در سوریه وارد مرحله تعیین کننده شده است.
اما پرسش این است که اگر بندر بن سلطان نیز نتواند دروازه های دمشق را فتح نماید آیا سناریوی حذف داعش بار دیگر تکرار خواهد شد؟ در هر صورت سرنوشت سوریه در این میدان نبرد روشن خواهد شد. این تلخ ترین سرنوشتی است که می توان برای یک انقلاب متصور شد. انقلاب بندر بن سلطان!