مدتی پیش گزارشی در مورد دو شهر محاصره شده شیعه نشین به نام های نبل و الزهرا در سوریه شد، مردم این دو شهر که از 730 روز پیش تاکنون هم تحت محاصره شورشیان مخالف دولت سوریه قرار دارند، تنها به جرم شیعه بودن که نزد تکفیری ها گناهی نابخشودنی است، تحت مجازات قرار دارند و از کوچکترین نیازها و حقوق ابتدایی خود محروم هستند.
اسناد موجود از این دو منطقه که از طریق ترکیه به دست آمده، نشان می دهد این نقطه فراموش شده مصیبت های زیادی را در این مدت به خود دیده است. هادی یکی از ساکنان این منطقه است که موفق شده به خارج از آن فرار کند. وی می گوید که بعد از سقوط حلب و تسلط ارتش آزاد بر مسیر غازی عنتاب دو شهر نبل الزهرا به انگیزه های فرقه ای محاصره شد.
هادی ادامه می دهد: در ابتدا مشکل مردم بر سر پیدا کردن نان بود، اما بعدها تقریبا تمام کالاها کمیاب شدند. دیگر پیدا کردن نان برای خود و خانواده در این شهر آسان نبود و ما موارد زیادی از مرگ کودکان به علت سوء تغذیه را در آن زمان ثبت کرده ایم.
هادی می افزاید: بعد از سه ماه از آغاز محاصره گذرگاهی از منطقه عفرین به بیرون باز شد و قاچاق مواد غذایی به این دو منطقه شیعه نشین از طریق یک مسیر خاکی آغاز شد، بسیاری از مردم این شهرها با به خطر انداختن جان خود برای آوردن غذا از این مسیر اقدام می کردند، البته این اقدام خطرات زیادی برای شیعیان نبل و الزهرا داشت.
بنا به شهادت اهالی منطقه این اوضاع زیاد طول نکشید و ائتلاف کردهای شمال سوریه با ارتش آزاد باعث بسته شدن تنها گذرگاه قاچاق اهالی شد و محاصره این دو شهر کامل شد. مدتی بعد دولت سوریه روابط خود را با کردها بهتر کرد و این موضوع تاثیر مثبتی بر ساکنان نبل و الزهرا داشت. با آغاز درگیری ها بین کردها و ارتش آزاد در حی الاشرفیه بار دیگر گذرگاه قاچاق باز شد و مردم از آن به عنوان تنها مأمن جلب مواد غذایی البته با قیمت های بسیار بالا استفاده می کردند. البته میزان بسیار کمی از مواد غذایی وارد شهرها می شد و جوابگوی نیازهای بالای ساکنان این دو منطقه نبود.
هادی وجود عناصر حزب الله لبنان در این دو منطقه را تکذیب کرده و در عین حال تاکید کرد که تایید این گروه نمی تواند به عنوان اتهامی مطرح باشد که مستوجب قتل است. وی در عین حال تاکید کرد که مردم این شهر کمیته های مردمی را شکل داده اند تا در صورت یورش عناصر مسلح به شهرها از شهر خود دفاع کنند.
ام راغب از دیگر اهالی است شهر است که در گفتگو با العهد مصیبت های محاصره را بیان می کند: محاصره بیشتر و بیشتر می شد و ما کم کم به خوردن علف های خودرو روی می آوردیم. کودکان ما از گرسنگی می مردند. نوه خود من در برابر دیدگانم جان داد. وی یک ماه اندی با گرسنگی مبارزه کرد، اما جسم وی که تنها 11 ماه داشت، بیش از این تاب گرسنگی را نیاورد و از بین رفت.
وی در حالی که اشک چشمان خود را پاک می کند و لبخند می زند: می گوید: ما او را به یمن سید الشهدا شهید به حساب می آوریم.
با وجود اینکه مردم این شهر علم آموزی را از اولویت های خود خارج کرده اند، اما همچنان با همت گروهی از جوانان مراحل تحصیل آنها در مدارس و دانشگاه ها هموار بود تا اینکه شش ماه پیش بالگردی که اساتید دانشگاه را به این شهر منتقل می کرد، منهدم شد و تمامی اساتید داخل بالگرد کشته شدند و به این ترتیب دانشگاه ها نیز بسته شد.
با افزایش روند جنگ فشارها بر اهالی نیز بیشتر شد. "ربیع" جوان 17 ساله از اهالی این شهر از مصیبتی سخن به میان می آورد که بر سر 63 نفر از زنان این شهر روی داده است: اگر آنها شهید شوند، بر سر قبر آنها می رویم و هر صبح برای آنها فاتحه می خوانیم، اما الان نمی دانیم سرنوشت آنها چه شده است.
وی از داستان ربوده شدن گاه و بی گاه اهالی این شهر که تازه ترین آنها ربوده شدن 63 زن و کودک است، خبر می دهد و می گوید عناصر ارتش آزاد آنها را با اتوبوس هایشان ربوده و به مناطق تحت سیطره خود برده اند.
ابو محمد می گوید: اگر از گرسنگی نمیریم از خمپاره ها و مسلسل هایی که شلیک می شود، کشته می شویم. صحنه های مرگ و کشتار برای ما اینجا عجیب نیست، ما روزانه با افرادی که در اثر سقوط خمپاره ها کشته شده اند، مواجه می شویم. در حالی که بیشتر آنها کودکان هستند و بر اثر سقوط خمپاره بر منازل مسکونی از بین رفته اند.
ابو محمد می گوید: ما سالها پیش با همسایگان خود که اهل تسنن بودند، دراین منطقه زندگی می کردیم تا اینکه حوادث سوریه آغاز شد، اوضاع به این بدی نبود تا اینکه عناصر جبهه النصره و دولت اسلامی عراق و شام (داعش) آمدند و فتوای محاصره ما را دادند.
وی تاکید کرد که فریاد کودکان و زاریهای زنان، نغمه های مرگ است که هر صبح در کوچه های این شهر سر داده می شود. این در حالی است که همواره عناصر مسلح نیز سعی دارند وارد این دو شهر شوند.
ایرانی و لبنانی در سنگر «دفاع از حرم»
«سید جعفر حسین هاشم» به تاریخ 9 اردیبهشت 1366 در روستای «عین التینة» واقع در غربِ «درهی بقاع» (لبنان) متولد شد.در نوجوانی به «مقاومت اسلامی لبنان» پیوست و هنگام آغاز دفاع مقدس از شرافتِ شیعه در «سوریه»، به یگان های «مدافع حرم» ملحق شد. وی در روز جمعه، 10 آبان 1392 در نبرد با سرسپردهگان «اسلام آمریکایی»، پای در بساط «عند ربهم یرزقون» نهاد و به عمهی جلیله اش پیوست. هفده روز پس از شهادت این فرماندهی لبنانیِ «مدافعان حرم»، «محمدحسن (رسول) خلیلی» مدافع ایرانی حرم «زینب کبری(سلام الله علیها)»، هنگام دفاع از حریمِ بارگاه «حضرت رقیه(سلام الله علیها)» بال در بال ملائک گشود و چند روز بعد، پیکرش در قطعه 53 بهشت زهرای تهران (ردیف : 787 شماره :4)، تا روز ظهور مولایش، به امانت گذاشته شد.
تصویری که مشاهده می کنید، یادگاری است تاریخی که «سیدجعفر حسین هاشم» و «محمدحسن (رسول) خلیلی» را، مدت کوتاهی پیش از شهادت، در کنار هم، به ثبت رسانده است.
فرزندان معنوی «حضرت روح الله» از لبنان و ایران، در جوار حریمِ عصمتِ اباعبدالله (صلوات الله علیه) دست در دست هم نهاده اند تا در نبرد با تبارِ «شرک و تکفیر» و نواده گان «ابوسفیان»، آیندهی تاریخِ «اسلام ناب محمدی(صلوات الله علیه)» را رقم بزنند و تو ای برادر!
مدافعان حرم «آل الله»، شهیدان «سید جعفر حسین هاشم» (با پیراهن زرد) و «محمدحسن (رسول) خلیلی»
مزار شهید مدافع حرم زینبی «سید جعفر حسین هاشم» در روستای «عین التینة» واقع در غربِ «درهی بقاع»
یکی از فرماندهان مدافع حرم حضرت زینب(س): فناوریهای نوین و جوانان تحصیل کرده در خدمت سپاه مدافعان حرم
سوریه بیش از دو سال است که درگیر یک فتنه داخلی شده است. نام این فتنه داخلی است اما در واقع بخش قابل توجهی از آن، خارجی است بدین معنا که گروهک های مسلح تروریستی از سوی کشورهای مختلف از جمله، ترکیه، عربستان سعودی، قطر، ایالات متحده آمریکا، رژیم اسرائیل و غیره حمایت و پشتیبانی می شوند.
سوریه در حال حاضر وضعیت متفاوتی دارد. گروهکهای مسلح تروریستی ـ تکفیری نیز در چند وقت اخیر وضعیت جدیدی پیدا کردهاند. یکی از علل و عوامل تغییر و تحول در گروه های تروریستی، مقابله گردان حفاظت از حرم مطهر حضرت زینب سلام الله علیها با این گروه های تکفیری بوده است.
بر همین اساس خبرنگار مشرق گفتگویی اختصاصی با "سامر الرومانی" معروف به "أبو الهدی" که یکی از فرماندهان گردانهای حفاظت از حرم مطهر حضرت زینب کبری علیهاالسلام است انجام دادیم تا جوانب مختلف وضعیت سوریه و این گروهکهای مسلح تکفیری و نیز فعالیت گردان های حفاظت از حرم را جویا شویم. متن کامل این گفتوگو به شرح ذیل است:
* در ابتدا لطفا کمی در مورد خودتان و اوضاع سوریه صحبت کنید.
بسم الله الرحمن الرحیم.. اُذنَ للّذینَ یُقاتِلونَ بأنّهم ظُلِمُوا وَ انّ اللهَ علی نصرِهِم لَقَدیر. صدق الله العلی العظیم.
با صلوات بر محمد و آل محمد و با تمسک و ذکر آیهای از کلام الله مجید صحبت های خود را آغاز کردم. من برادرتان "سامر الرومانی" معروف به "ابوالهدی" هستم. مضمون آیه شریفه ای که قرائت کردم، این است که خداوند اذن جهاد بر علیه ستمکاران را داده است و همه می توانند از خود دفاع کنند.
ما در سوریه با امنیت و احترام کامل همچو برادران زندگی می کردیم؛ با آنکه شاید، عده ای از هم وطنان از سایر ادیان و فرق بودند ولی همه از حقوق مساوی شهروندی برخوردار بودیم، همه ادب و حقوق شهروندی را رعایت می کردند وبه مقدسات یکدیگر احترام می کردند و هیچ یک به دیگری اهانت نمی کردند، هیچ وقت عده ای ازمردم عده دیگری را تکفیر نمی کردند و همه زیر یک سقف آن هم سقف دولت محترم زندگی میکردند.
همانطور که می دانید بحران در سوریه در ماه سوم میلادی آغاز شد؛ درابتدا علت بحران مشخص نشده بود ولی تظاهراتی برگزار شد که این تظاهرات خواستار اصلاحات در امور کشور بود؛ ولی بعد از مدت نهچندان دور بحران از شکل مسالمت آمیز خارج و به شکل دیگری تغییر ماهیت داد تا جایی که چند کشور مدعی اداره بحران در سوریه شدند.
هدف از این بحران تخریب سوریه است و فتواهای وهابیون افراطی آتش بحران را شعلهور ساخته؛ این فتواها مردم را به جنگ و خونریزی دعوت میکند، عده ای از مردم را تکفیر میکند؛ مثلاً تکفیری ها از مردم می خواستند که به مقدسات شیعیان جسارت کنند وبه منازل، کودکان و فرزندانمان تجاوز کنند؛ هم اکنون شاهد آن هستیم که تکفیریها فتوا می دهند که «به شیعیان حمله ور شوید و سر آنها را جدا کنید و همسران آنها را به اسیری ببرید!»
از این رو دریافتیم که هدف این بحران تخریب دستاوردهای اسلام ناب محمدی است. زیرا که هدف آن تخریب جامعه بشری، تخریب مقدسات و مساجد، و مباح بودن خون شیعه اعلام شده است.
بعد از این اوصاف من به صفوف مدافعان حرم حضرت زینب علیها السلام پیوستم و همرزم مجاهدانی شدم که هدفشان دفاع از دین و مذهب و مقدسات است؛ ما با توکل برخداوند متعال و تا آخرین قطره خون خود از این مکان مقدس دفاع خواهیم کرد.
حوالی دو سال است که با فناوری های نوین و تکنیک های پیشرفته جنگی آشنا شدهایم و هماکنون در تیپ حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام مشغول خدمت هستیم.
* خانوادهتان اکنون کجا هستند؟
هم اکنون خانواده من در منطقه سیده زینب زندگی میکنند و در همین منطقه خواهند ماند؛ همسرم و پسرانم حیدر و جعفر و دخترم حورا به صورت عادی در اینجا سکنی دارند.
* چند وقت گذشته را چگونه گذراندهاید و آیا با خانواده در ارتباط بودید؟
از آن هنگامی که در تیپ شروع به فعالیت کردم، در اکثر مواقع از منزل و خانواده خود دور بودم، هماکنون در مناطقی از دمشق فعالیت داریم. در مناطقی از جمله جوب، قابون، حتیته الترکمان و سبینه عملیاتهایی شکل میگیرد، و برحسب نیاز باید به این مناطق دسترسی کاملی داشته باشیم. ازجهتی دیگر باید مراقب حرکات دشمن بود، زیرا که این مناطق در اطراف حرم مطهر واقع شدهاند.
* قبل از اینکه به گردانهای دفاع از حرم مطهر حضرت زینب سلام الله علیها بپیوندید، به چه کاری مشغول بودید؟
قبل از اینکه به تیپ مدافعان حرم بپیوندم، مشغول تدریس زبان عربی در یکی از مدارس دمشق بودم، اما هم اکنون اینجا هستم؛ زیرا که از دین و ملت و ناموسم دفاع میکنم و انشاءالله پیروز خواهیم شد.
تکفیری ها قصد دارند اندیشه جاهلانه خودشان را در بین مردم جاری سازند. آنها با تخریب مدارس و کودکربایی قصد دارند که افکارشان را نشر دهند. هم اکنون آنها کودکان را به شیوه خودشان تربیت میکنند، شیوه ای که به هیچ عنوان رنگ وبویی از اسلام ندارد؛ آنها می خواهند نور اسلام راستین را خاموش کنند ولی ما به امید به خدای عز و جل و با اعتقاد کامل و با سلاحهایمان جلوی دشمنان ایستادیم و پیروز خواهیم شد.
* نیروهای گردان شما هم تحصیلکرده هستند؟
نیروهای تیپ مدافعان حرم مطهر از جوانان غیور تشکیل شدهاند؛ بسیاری از آنها افرادی تحصیل کرده هستند و عدهای دیگر تحصیلات مقدماتی دارند. آنها به اینجا آمده اند که از مذهب و مقدسات خود دفاع کنند؛ دفاعی که بر همه ما واجب است و باید به آن لبیک گفت.
* آرزوی تو چیست؟
امیدوارم که امنیت دوباره به این آب و خاک بازگردد و زندگی به حالت طبیعی خود یعنی همانند قبل جریان یابد تا اینکه تمامی شهروندان از جمله فرزندانم بتوانند به راحتی زندگی کنند و از هرگونه قتل و سربریدن و تروریسم نهراسند. امروز متأسفانه شاهدیم که همه شیعیان در سوریه مورد هجوم وحشیهای افراطی قرار گرفتهاند.
* آیا میتوانید کمی برای ما در مورد وصیتنامه خودتان بعد از شهادت، صحبت کنید؟
وصیت من این است: خون و جان من فدای حضرت زینب علیها السلام؛ از خدا میخواهم که حرم مطهر را از شر دشمنان حفظ کند و از تمامی جوانان و فرزندان و تمامی شیعیان می خواهم که تا آخرین قطره خونشان از مذهبشان دفاع کنند؛ به آنها میگویم نهراسند و به حضرت سیدالشهداء علیه السلام اقتدا کنند.
* اگر مجبور شوید علیه دشمنان تکفیری دست به عملیات استشهادی بزنید، در آن صورت چه احساسی خواهید داشت؟
مرگ برای ما عادت است و امید ما شهادت؛ ما به اینجا آمدیم تا که خودمان را فدا کنیم؛ از خداوند میخواهم که بتوانم عملیات استشهادی علیه این تکفیریها انجام دهم.
* به نظرتان کنفرانس ژنو 2 بدون حضور جمهوری اسلامی ایران به عنوان بازیگر مهم در پرونده سوریه، نتیجهای در پی خواهد داشت؟
عدم حضور ایران در نشست ژنو 2 بیمعناست؛ همه می دانند که جمهوری اسلامی ایران حامی واقعی ملت سوریه است و بدون حضور نمایندگان این کشور، ژنو 2 هیچ نتیجهای نخواهد داشت و شکست خواهد خورد و ملت سوریه حقوق خود را از دست خواهد داد.
* به نظر تو وضعیت فعلی در سوریه، تا چه زمانی این چنین ادامه خواهد یافت؟
هماکنون کشورهای پشتیبان تروریسم در سوریه به راحتی کار خود را انجام میدهند. روزانه هزاران تن از تکفیری های مسلح از طریق عربستان و اردن و ترکیه و حتی لبنان وارد خاک سوریه میشوند.
با همین اوضاع توانستیم پشتیبانی مسلحان را از بین ببریم و کنترل مرزها را به دست آوریم. هم اکنون در بسیاری از عملیات های نظامی ارتش سوریه به پیروزی می رسد؛ در کل هدف ما بازگرداندن امنیت کامل به سوریه است.
* در پایان اگر حرفی یا سخنی دارید که باقیمانده و مایلید که برایمان بگویید، بیان کنید.
از شما بسیار متشکرم که این فرصت را در اختیار بنده قرار دادید و از شما میخواهم که برای پیروزی ما دعا کنید، به امید خدا پیروزی نزدیک است؛ هرکس به شیوه ای از مذهب و عقیده خود دفاع می کند، شما هم با نشر حقایق می توانید افکار عمومی را متوجه مظلومیت مردم سوریه سازید و فعالیت شما کمتر از جهاد نیست.
ما با خود عهد بسته ایم و می گوییم که به خدا قسم، دیگر حضرت زینب علیها السلام اسیر نامردان نخواهد شد و تا زمانی که عشق به شهادت در دلهای ماست ما همانند حضرت عباس علیهالسلام برای شما جان برکفیم.
شهید حسین نصرتی (محمودرضا بیضایی) از نیروهای ایرانی و مدافع حرم حضرت زینب (س) که ظهر روز میلاد نبی مکرم اسلام در دمشق به شهادت رسید.
... تصاویر در ادامه مطلب
«محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه کشورمان و «احمد داوداوغلو» وزیر خارجه ترکیه در نشست مشترکی که در داووس سوئیس داشتند بر سر موضوع حزبالله لبنان به مشاجره پرداختهاند.
به نوشته برخی رسانه های ترکیه، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی در این نشست با بیان اینکه ایران اقدام به حضور نظامی در سوریه نکرده است گفت: تصمیم حزبالله مبنی بر حضور در سوریه نیز تصمیمی است که از سوی سران آن گرفته شده است و دلیل آن هم این است که گروههایی برای اهانت به مقدسات شیعیان به سوریه فرستاده شده اند و نباید انتظار داشت که شیعیان در برابر این کارها ساکت باشند.
در ادامه احمد داوداوغلو وزیر خارجه ترکیه تلاش کرد به عوام فریبی از نوع اردوغانی ادامه دهد و گفت: مزار حضرت زینب(س) نه تنها برای شیعیان که برای تمام مسلمانان مقدس و قابل احترام است و این وظیفه همه است که از مقدسات دفاع کنند!
در پاسخ به این اظهارات وزیر خارجه ترکیه ظریف گفت: آقای داوداوغلو! گفتن این اظهارات فقط به گوش خوش میآید! ما هم خواستار حفاظت از هر مکان مقدس در سوریه هستیم؛ اما شما هم میدانید که در واقعیت و در صحنه سوریه، چه اتفاقاتی در حال وقوع است.
در ادامه این نشست ظریف با یادآوری تجربه طالبان در افغانستان و با بیان اینکه مبارزان مسلح خارجی پس از بازگشت به کشورهایشان تبدیل به یک معضل برای همه خواهند شد گفت: در منطقه برخی قدرتها به این نتیجه رسیدهاند که برای مشکلات خود از راه جنگهای نیابتی استفاده کنند. اما این افراد باید بدانند که کسانی که خود طالبان را پرورش دادند در نهایت با خون خود قیمت آن را پرداختند. آتشی که این افراد در حال برافروختن آن هستند در ابتدا دامن حامیان آن را خواهد گرفت.
وی ادامه داد: اگر در ابتدا گفته نمیشد بشار اسد در طول دو ماه از کشور میرود در این صورت این همه انسان کشته نمیشدند؛ افرادی که اینگونه ادعاهایی داشتند اکنون در ادعاهای خود زندانی شده و دیگر نمیتوانند از این ادعاها خارج شوند.
داوداوغلو نیز در ادامه نشست گفت: ترکیه حق سوء استفاده از مرزهای خود برای تروریستها را نخواهد داد و در سوریه هیچ عنصر ترکیه ای وجود ندارد.
وی ادامه داد: باید تمام نیروهای خارجی از سوریه خارج شوند.
منابع خبری لبنانی چندی پیش گزارش داده بودند که نیروهای حزب الله توانستند پیکر شهید ذوالفقار حسن عزالدین را که تروریستهای تکفیری پس از به شهادت رساندن وی با خود برده بودند پس بگیرند. اما این خبر از سوی خانواده این شهید و حزبالله و مقاومت اسلامی تایید نشده است و بدون شک پیکر شهید کماکان در تصرف تکفیریهای داعش قرار دارد.
گروهک تروریستی دولت اسلامی عراق و شام موسوم به "داعش" سر «ذوالفقار حسن عزالدین» رزمنده 17 ساله حزبالله که در منطقه الغوطه شرقی دمشق به اسارت این گروه تکفیری درآمد از بدن جدا کردند.
شهید عزالدین از اهالی منطقه "صور" لبنان بود که در اولین روزهای درگیریهای منطقه غوطه توسط مین زخمی شد و به اسارت تکفیریها درآمد.
براساس این گزارش، شهید عزالدین هنگام اسارت بیهوش شده و بعد از به هوش آمدن و سؤالهای پیاپی تروریستها از وی؛ او را مانند سرور و سالار شهیدان به شهادت رساندند.
در ویدیویی کوتاه که پایگاههای وابسته به تروریستهای تکفیری از زمان به اسارت درآمدن این رزمنده حزبالله منتشر کردهاند شهید عزالدین به سوالات پیاپی تروریست تکفیری به شرح زیر پاسخ داده است:
تروریست تکفیری: اسمت چیه؟
ذوالفقار حسن: محمد
ــ : اهل کجایی؟
ذوالفقار حسن: از زهیران
ــ : لبنانی؟
ذوالفقار حسن: آره لبنانیم
ــ : جز ارتش حزبالله هستی؟
ذوالفقار حسن درحالی که به آنان نگاه میکند سخنی نمیگوید...
ــ : برای چی آمدی اینجا؟
ذوالفقار حسن با تأخیر میگوید: ما در راه خدا اینجا هستیم
ــ : تو برای چی اینجا هستی؟ در راه حزب خدا؟ به خاطر بشار اینجا هستی؟
ذوالفقار حسن: نه به خاطر بشار نیست
ــ : به خاطر چی اینجا هستی؟
ذوالفقار حسن: به خدا به خاطر مقدسات آمدهام
ــ : به خاطر زینب (س)؟
ذوالفقار حسن از درد به خود میپیچد و دو بار آه بلندی میکشد و در پایان وقتی تروریست تکفیری بار دیگر میپرسد: برای چه کسی آمدی؟ ذوالفقار حسن چیزی نمیگوید...
گفتنی است منابع خبری لبنانی چندی پیش گزارش داده بودند که نیروهای حزب الله در سوریه توانستند پیکر شهید ذوالفقار حسن عزالدین را که تروریستهای تکفیری پس از به شهادت رساندن وی با خود برده بودند پس بگیرند. اما این خبر از سوی خانواده این شهید و حزبالله و مقاومت اسلامی تایید نشده است و بدون شک پیکر شهید کماکان در تصرف تکفیریهای داعش قرار دارد.
خانواده این شهید والامقام از دوستانش روایت کردند که وی در خواب دیده که سرش گوش تا گوش بریده میشود، با ترس از خواب بیدار شده و بار دیگر به خواب میرود. اینبار حضرت امام حسین(ع) را در خواب دیده که به وی میفرماید: عزیز من! سر تو را خواهند برید همانطور که بر سر من در واقعه کربلا گذشت. اما دردی حس نخواهی کرد، چون فرشتگان از هر طرف تو را دربر خواهند گرفت.
شایان ذکر است سردار حاج قاسم سلیمانی در مراسم چهلمین روز درگذشت مادر شهیدان حسین و اصغر ایرلو که با عنوان سنگ صبور برگزار شد، در بیان مصداق و مثال عینی درباره قدرت ایدئولوژی مبتنی بر وحی خاطرهای گفت که بغض گلویش خود و حاضرین در مراسم را گرفت و به احتمال زیاد این خاطره از شهید عزالدین باشد:
«نوجوان 17 ساله ای که اخیراً(در سوریه) شهید شد، به مادرش میگوید، با توجه به خوابی که دیدهام این آخرین ناهاری است که باهم میخوریم، مادر اجاره تعریف خواب را نمیدهد. برای دوستانش اینگونه تعریف کرده بود. 2 شب است که خواب میبینم که روی سینهام نشستهاند تا سرم از تنم جدا کنند، فریاد میزنم و آنوقت است که امام حسین(ع) میآید و میگوید، نترس درد، ندارد... را هم بریدند، درد نداشت.»
نامهای از مادر شهید «ذوالفقار حسن عزالدین» به فرزندش
فرزندم ذوالفقار..خدا تو را رو سفید بگرداند همینطور که مرا در مقابل زهرا(س) روسفید کردی...من روز قیامت با افتخار میایستم در حالیکه سر خونی تو را در بغل دارم و با دست خودم خون تو را به آسمان پرتاب میکنم تا فرشتگان با خون تو بالهای خود را آراسته کنند...شکایت خود را از قومی که با بریدن سر فرزندم قلب مرا شکستند و مرا از شرکت در عروسیش(تشییع جنازه) محروم کردند به امیرمؤمنان(ع) خواهم کرد..فرزندم خون تو ضامن من نزد خدا خواهد بود و باعث افتخار من است..
فکر نکنید که با کشتن فرزندم طاقت مرا میگیرید...
فکر نکنید که با بریدن سر فرزندم قلب زینبی مرا پاره میکنید...
به خدا قسم که من منتظر بازگشت پیکر فرزندم هستم تا عطر سرورم زینب(س) را از آن استشمام کنم...
میخواهم او را در سینه خود فشار بدهم و عطر شهادت را استشمام کنم...
میخواهم بایستم و با صدای بلند بگویم خداوندا این قربانی را از ما بپذیر...
و خون تو را بر آسمان بریزم تا زهرا(س) خون تو را بگیرد...
پسرم قلب من برای تو بیتابی میکند ولکن زینب(س) با صبر خود بر قلب من دست کشید...
پسرم ما هر روز منتظر بازگشت تو هستم تا با ریختن گل روی پیکرت عروسی تو را بگیرم...
منتظر تو هستم و اشکها مرا آتش میزنند..تهنیت پسرم که در بهشتی...تهنیت...
+18
+18
+18
شهادت مدافع نوجوان حرم حضرت زینب (س)
«عادل هیثم عیسى» یکی از مدافعان حرم عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری(س) در برابر تروریست های چندملیتی تکفیری که با سلاحهای غربی ـ عربی ـ عبری مسلح شده و به جان دین و میهن مسلمانان افتاده اند به شهادت رسید.
این شهید والامقام از اهالی محله شیعهنشین امام زین العابدین(ع) شهر دمشق در روزهای اخیر در راه دفاع از مقدسات شربت شهادت نوشید و جاودانه شد.
اخبار تکمیلی در باره مراسم تشییع و تدفین شهید عادل هیثم عیسی متعاقبا منتشر خواهد شد.
عکس شهید مدافع حرم ایرانی
شهید «اکبر شهریاری» از مدافعان حرمِ «بانوی کربلا»، روز چهارشنبه، دوم بهمن ماه، به دستِ ایادی «اسلام آمریکایی» در سوریه، به شهادت رسید و دیروز (پنج شنبه) پس از تشییعی با شکوه در محله اش «کیانشهر»، در قطعه ی 26 بهشت زهرای تهران، تا روز قیام مولایش، به امانت گذاشته شد.
شیخ «محمد الهایس»، رئیس شورای حمایت و پشتیبانی از استان الانبار و شیخ عشایر «البو ذیاب» این استان در بغداد تصریح کرد: ارتش عراق آخرین مرحله عملیات امنیتی خود علیه گروههای تروریستی داعش و وابسته به القاعده را در این استان آغاز کرده است.
الهایس با اشاره به اینکه فرزندان عراق و عشایر شرافتمند الانبار در کنار نیروهای پلیس و ارتش در حال مبارزه علیه گروههای تروریستی در این استان هستند، گفت: سر داعش و القاعده را در الانبار خواهیم کوبید.
وی افزود: از زمان آغاز عملیات الانبار مناطق بسیاری را در الانبار از عناصر مسلح پاکسازی کردیم و نیروهای امنیتی وارد شهر الملعب شدهاند، اوضاع در مناطق مختلف این استان طبیعی است.
الهایس در پایان تاکید کرد که ما به عملیات خود در مبارزه با گروههای تروریستی در کنار نیروهای پلیس و ارتش ادامه میدهیم و تنها از آنها دستور میگیریم و براساس دستورات آنها عمل میکنیم.
چندی پیش عکسی از گروهی از زنان که در کنار آنها مردی با شمشیر ایستاده و گفته می شد که در سوریه است و این زنان توسط تروریست های القاعده آنان را به اسارت می بردند در شبکه های اجتماعی منتشر شد.
تصویر منتشر شده تعدادی از زنان چادری را که با صورتهای پوشیده با تور سیاه را نشان میدهد درحالی که به زنجیر کشیده شدهاند و مردی شمشیر به دست آنان را در خیابانها میگرداند.
پایگاه اینترنتی "الاهرام الجدید الکندی" با انتشار این تصویر به نقل از فعالان سیاسی در شرح آن چنین نوشته بود: "تصویری که میبینید، صحنهای از یک فیلم سینمایی نیست بلکه بخشی از یک واقعیت تلخ است که این روزها در مناطقی از سوریه (تحت تصرف جبهه النصره و داعش) درحال وقوع است".
سایت "الاهرام الجدید الکندی" نوشته بود که این عکس فاجعه بار اولین بازار زنان در سوریه است.
اما السفیر لبنان در خبری اعلام کرده که این عکس در منطقه النبطیه لبنان است و در سوریه نیست.
السفیر در ادامه نوشته است که این عکس مربوط به برگزاری مراسم نمادین روز تاسوعا است که در آن اهلبیت امام حسین(ع) را از کربلا به شام میبرند و در نزدیکی "دار المعلمین" در منطقه النبطیبه لبنان برگزار شده است.